-
داستان کوتاه و جالب دو، دو تا چهار تا
دو، دو تا چهار تا مردي احول(دوبين) به خروسي نگاه مي کرد. به او گفتند: مي داني که مردم لوچ و دوبين يکي را دو تا مي بينند؟ مرد گفت: اين سخن دروغ است؛ زيرا اگر اين طور بود من اين دو خروس را چهار تا مي ديدم.
دو، دو تا چهار تا مردي احول(دوبين) به خروسي نگاه مي کرد. به او گفتند: مي داني که مردم لوچ و دوبين يکي را دو تا مي بينند؟ مرد گفت: اين سخن دروغ است؛ زيرا اگر اين طور بود من اين دو خروس را چهار تا مي ديدم.